-
یک ارزو
چهارشنبه 14 اردیبهشتماه سال 1390 21:53
جادوگری که روی درخت انجیر زندگی می کند به لستر گفت: یه آرزو کن تا برآورده کنم لستر هم با زرنگی آرزو کرد که دو تا آرزوی دیگر هم داشته باشد بعد با هر کدام از این آرزو ها سه آرزوی دیگر آرزو کرد آرزوهایش شد شش آرزو بعد با هر کدام از این آرزو ها سه آرزوی دیگر خواست و... به هر حال از هر آرزویش استفاده کرد برای خواستن یه...
-
دیمن
یکشنبه 11 اردیبهشتماه سال 1390 00:04
دلم می خواهد مثل دیمن باشم توی فیلم خاطرات خون اشام سراسر عشق اما بی تفاوت دل در گروی یار اما هر لحظه با دیگری چون پذیرفته الینا به استفین تعلق داره هم روحش هم جسمش الینا دیمن را نمی خواهد درست مثل ... منم می توانم یعنی همه سعیم را می کنم
-
هفت ایمیل به درد بخور
جمعه 26 فروردینماه سال 1390 11:41
بعضی وقتها یک سری کارها برای ما امکان پذیر نیست. مثلا در بعضی سایتها نمی توانیم وارد بشویم و تنها ابزار در دسترس ما ایمیلمان است. شاید کمی عجیب باشد بدانید در دنیای سرویس های جور واجور استفاده از ایمیل هم به خدمت شما در آمده است تا بتوانید کارهایتان را به راحتی انجام دهید. امیدوارم بتواند برای شما هم مفید واقع شود! ۱....
-
داغونم
پنجشنبه 25 فروردینماه سال 1390 13:36
دلم داره می ترکه اینقدر پر از حرف های نگفته است که خودم هم باور ندارم اما تنها راه پیشرو سکوت است خدایا باور ندارم این قصه را تا کی این بازی ادامه میباد تا کی من بازنده بازی دلداگی ام خدایا دلم را آرامش بده مگر ترسش این نبود که یک روز من عوض شوم اما باز هم ان عوض شد . دلم دیگه اصلا به تو هم اعتماد ندارم
-
کاش خدا به من قلب نداده بود
دوشنبه 22 فروردینماه سال 1390 22:34
دارم می رم سفر یک سفر دور یک جای دیگه یک جایی که کسی نمی تونه بیاد یک جایی برای من و من کاش خدا به من قلب نداده بود تا تو در قلبم خانه کنی و بعد ... چه می کشیم من و ماهو الان کنار هم... باز خوبه ماهو کوچولو است
-
داستان
پنجشنبه 26 اسفندماه سال 1389 20:51
داستان دوست داشتنت در دلم نهادینه شده است دوستت دارم با تمام وجودم باورم کن که محتاج باورت هستم باورت می شود این من مغرور است که اینها را می گویم کاش می شد یک روز ببینمت و توی چشم هایت نگاه کنم و بگم ... اما حیف که نمی شود گویا نگاهم مسخ می شود با دیدندت . اولیا محترم ماهو : ماهو بی قراری می کند ! کم غذایی می کند آخر...
-
سال نو
پنجشنبه 26 اسفندماه سال 1389 17:09
سال نو همگی مبارککککککککککککککککککککککککککککک تا ۱۶ فروردین شما را دست یزدان پاک می سپارم امیدوارم سال نو سال خوبی برای همه باشه خصوصا مها امیدوارم تعطیلات باعث نشه فراموشم کنی می ترسم سال ۱۳۹۰ سال فراموشی من باشه برایت کاش حداقل سفر نمی رفتیم کاش... الهی به امید تو... دوست دارم
-
اگه عاشق کسی شدی...
پنجشنبه 19 اسفندماه سال 1389 15:09
شکسپیر: اگه عاشقه کسی شدی، بهش نچسب، بزار بره اگه برگشت که ماله توئه اگر برنگشت، سم که داری، خودتو بکش! خوشبین: اگه عاشقه کسی شدی، بهش نچسب، بزار بره.... نگران نباش، حتماً بر می گرده شکاک: اگه عاشقه کسی شدی، بهش نچسب، بزار بره.... اگه برگشت، ازش بپرس چرا ناشکیبا: اگه عاشقه کسی شدی، بهش نچسب، بزار بره... اگه تو یه مدتی...
-
پریشانی من
پنجشنبه 19 اسفندماه سال 1389 11:13
پریشانم پریشان پریشان تر از همیشه
-
۱۱ اسفند
چهارشنبه 11 اسفندماه سال 1389 01:29
۱۰ ساعت دیگه متولد می شم لطفا دعا های قشنگ برای روز تولدم بکنید
-
برنامه تولد
یکشنبه 8 اسفندماه سال 1389 23:52
۲ روز مانده به ۱۰ اسفند یعنی شب تولد من محا برایم کیک درست کرده گذاشته توی فریزر من نمی دانستم این کیک خامه ای ها را باید وسطش را خامه بزنی بگذاری ان تو عجب کدبانویی این محا خانم ما به وروجکم زنگ زدم گفت میاد هورا اما فری گفته نمیاد اخه کلاس داره... آمن هم میاد ... راستی نگفتم کجا می خواهیم بریم می ریم پارک بانوان به...
-
هورا
جمعه 6 اسفندماه سال 1389 19:40
هورا پرسپولیس برد هورااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
-
تسلیت
شنبه 30 بهمنماه سال 1389 23:40
امروز روز سختی بود عزیزی از دست رود یک جوان متولد ۱۳۶۳ یک برادر و من اندوهگین در غم دوستی کسی که سالهاست می شناسمش مربی که به شناختنش افتخار میکنم و هرجا که از من می پرسند شاگرد کی هستی ؟!! سریعا می گویم خانم خاوری!! بهش از اینجا تسلیت می گم و امیدوارم قلبش را خداوند در دستان خودش بگیرد و به او آرامش دهد
-
رفت...
جمعه 29 بهمنماه سال 1389 17:48
آنکه نیامده بود رفت و من تصمیم دارم مدتی تنها باشم تا خودم و خدایم به یک جمع بندی معقولانه برسیم
-
عشق مارمولکی
دوشنبه 25 بهمنماه سال 1389 00:26
میگن که این یک داستان واقعی است که در ژاپن اتفاق افتاده است. شخصی دیوار خانه اش را برای نوسازی خراب می کرد.خانه های ژاپنی دارای فضایی خالی بین دیوارهای چوبی هستند. این شخص در حین خراب کردن دیوار در بین آن مارمولکی را دید که میخی از بیرون به پایش کوفته شده است.دلش سوخت و یک لحظه کنجکاو شد .وقتی میخ را بررسی کرد تعجب...
-
شب نوشت
دوشنبه 25 بهمنماه سال 1389 00:25
این روزها سخت بی قرارم انگار قرارم را جایی جای گذاشته ام بی تابی می کنم هر روز بهانه گیر تر می شوم امشب را خیلی ها شب عشق می دانند و من چون همیشه در پی بزرگداشت شب سپندارمزگانم اما چیزی در درونم فرو ریخته هیج سالی در این شب تنها نبودم مرا چه شده؟!! بی تابی کسی را می کنم که حتی نیامده
-
من و خدا
یکشنبه 24 بهمنماه سال 1389 13:36
به خدا گفتم : « بیا جهان را قسمت کنیم آسمون واسه من ابراش مال تو دریا مال من موجش مال تو ماه مال من خورشید مال تو ... » خدا خندید و گفت : تو انسان باش ، همه دنیا مال تو ...من هم مال تو
-
بی خوابی
یکشنبه 24 بهمنماه سال 1389 02:45
خوابم نمیبره در حقیقت تنظیم خوابم بهم خورده نمی دانم چی کار کنم خب ساعت نزدیک ۳ صبح است یکی بیاد بزنه تو مخ من بگه برو بخواب بچه جون دارم کتاب خاطرات حوا را می خوانم بامزه است حالا اگه امتحانات بود عین مرغ ساعت ۹ می خوابیدم حالا ببین جغد شدم منزل هم که تشریف ندارند رفتند سفر!حداقل اگه بود الان یک ساعت پیش خوابیده بودم...
-
عشق
شنبه 23 بهمنماه سال 1389 23:09
عشق... لحظه ی دو نیم کردن سیب است که نگران نباشی چگونه تکه ی بزرگتر را برای خودت برداری!
-
وصیت نامه حسین پناهی
شنبه 23 بهمنماه سال 1389 01:39
قبر مرا نیم متر کمتر عمیق کنید تا پنجاه سانت به خدا نزدیکتر باشم. بعد از مرگم، انگشتهای مرا به رایگان در اختیار اداره انگشتنگاری قرار دهید. به پزشک قانونی بگویید روح مرا کالبدشکافی کند، من به آن مشکوکم! ورثه حق دارند با طلبکاران من کتک کاری کنند. عبور هرگونه کابل برق، تلفن، لوله آب یا گاز از داخل گور اینجانب کیدا...
-
چاقید یا لاغر
شنبه 23 بهمنماه سال 1389 01:35
یک سایت برای سنجش چاقی و لاغری افراد http://shahrivari.persiangig.com/flash/BodyMassIndex.swf
-
این یک داستان حقیقی است
شنبه 23 بهمنماه سال 1389 01:30
در یک سحرگاه سرد ماه ژانویه، مردی وارد ایستگاه متروی واشینگتن دی سی شد و شروع به نواختن ویلون کرد این مرد در عرض ۴۵ دقیقه، شش قطعه ازبهترین قطعات باخ را نواخت. از آنجا که شلوغ ترین ساعات صبح بود، هزاران نفر برای رفتن به سر کارهایشان به سمت مترو هجوم آورده بودند سه دقیقه گذشته بود که مرد میانسالی متوجه نوازنده شد. از...
-
یک کم مثبت تر فکر کنیم و قضاوت کنیم
شنبه 23 بهمنماه سال 1389 01:23
وارد اتوبوس شدم، جایی برای نشستن نبود، همانجا روبروی در، دستم را به میله گرفتم… پیرمرد با کُتی کهنه، پشت به من، دستش به ردیف آخر صندلی های اقایون گره کرده! (که میشود گفت تقریبا در قسمت خانم ها) خانم دیگری وارد اتوبوس شد، کنار دست من ایستاد، چپ چپ نگاهی به پیردمرد انداخت، شروع کرد به غرلند کردن! ـ برای چی اومده تو قسمت...
-
حمید
شنبه 23 بهمنماه سال 1389 01:12
یک مدتی بود که دلم یه هم دل می خواست الان چند ماهی می شه تا اینکه یک نفر سر زده و اتفاقی وارد شد خیلی نمی شناسمش اما حس بدی بهش ندارم اسمش حمید است هم اسمه پدرم فقط یک رضا کم دارد که بشه حمیدرضا تقریبا مذهبی است اما نه خشک درست همانجوری که منم یک خوره معتقد تر نمی دانم خیلی زوده برای قضاوت کردن دلم می خواهد بیشتر...
-
یک متن جالب
چهارشنبه 20 بهمنماه سال 1389 15:30
چهار تا دوست که 20 سال بود همدیگه رو ندیده بودند توی یه مهمونی همدیگه رو می بینن و شروع می کنن در مورد زندگی هاشون برای همدیگه تعریف کنن ... بعد از مدتی یکی از اونا بلند میشه میره دستشویی . سه تای دیگه صحبت رو می کشونن به تعریف از فرزندانشون : اولی : پسر من باعث افتخار و خوشحالی منه . اون توی یه کار عالی وارد شد و...
-
این روزهای غریبه
چهارشنبه 20 بهمنماه سال 1389 15:21
این روزها خیلی عوض شدم کلی خانوم شدم برای خودم اتاق تمیز می کنم توی خانه کمک می کنم بیش از همه هوای بابام را دارم خیلی می دوسمش اخه دو روز یک بار نرگس تازه برای اتاقم می خرم دوباره شروع کردم به مطالعه آزاد مدتی هم هست که باز نماز را از سر گرفتم
-
افسانه جوجه تیغی ها
جمعه 8 بهمنماه سال 1389 23:40
در عصر یخبندان بسیاری از حیوانات یخ زدند و مردند. می گویند خارپشتها وخامت اوضاع را دریافتند تصمیم گرفتند دورهم جمع شوند و بدین ترتیب همدیگر را حفظ کنند... وقتی نزدیکتر به هم بودند گرمتر میشدند ولی با خارهایشان یکدیگر را زخمی میکردن د. بخاطرهمین تصمیم گرفتند ازهم دور شوند ولی از سرما یخ زده میمردند... از این رو مجبور...
-
میدونی اسمت به زبان بلبلی چی میشه؟
جمعه 8 بهمنماه سال 1389 23:38
سایتی که آدرسش رو در پایین گذاشتم نتیجه مدتها کارعلمی چند پرنده شناسه که تونستن تن صدا و آوای بلبلها رو رمز گشایی کنن. با این ابتکاری جدید, شما میتونید متوجه بشید که ترجمه اسم شما به زبان بلبلی چی میشه. به این صورت که شما با نوشتن اسم خود در این سایت می توانید آن را به زبان بلبل بشنوید و در صورت علاقه، صدای مورد نظر...
-
کارمندان جدید برای کدام بخش مناسبند؟ طنز
جمعه 8 بهمنماه سال 1389 23:35
برای اینکه تشخیص دهید کارمندان جدید را بهتر است در کدام بخش به کار بگمارید، می توانید به ترتیب زیر عمل کنید: ابتدا 400 عدد آجر در اتاقی بگذارید و کارمندان جدید را به آن اتاق هدایت نمایید. آنها را ترک کنید و بعد از 6 ساعت بازگردید. سپس موقعیت ها را تجزیه و تحلیل کنید: * اگر دارند آجرها را می شمرند، آنها را در بخش...
-
موسی مندلسون
یکشنبه 3 بهمنماه سال 1389 20:50
موسی مندلسون، پدر بزرگ آهنگساز شهیر آلمانی، انسانی زشت و عجیب الخلقه بود. قدّی بسیار کوتاه و قوزی بد شکل بر پشت داشت. موسی روزی در هامبورگ با تاجری آشنا شد که دختری بسیار زیبا و دوست داشتنی به نام فرمتژه داشت. موسی در کمال ناامیدی، عاشق آن دختر شد، ولی فرمتژه از ظاهر و هیکل از شکل افتاده او منزجر بود. زمانی که قرار شد...