خوابم نمیبره
در حقیقت تنظیم خوابم بهم خورده
نمی دانم چی کار کنم خب ساعت نزدیک ۳ صبح است یکی بیاد بزنه تو مخ من
بگه برو بخواب بچه جون
دارم کتاب خاطرات حوا را می خوانم بامزه است
حالا اگه امتحانات بود عین مرغ ساعت ۹ می خوابیدم حالا ببین جغد شدم
منزل هم که تشریف ندارند رفتند سفر!حداقل اگه بود الان یک ساعت پیش خوابیده بودم دلم تنگید برایش