یادش بخیر

این وبلاگ منه یه غریبه که دختر اسفندیه و به این قضیه افتخار می کنم

یادش بخیر

این وبلاگ منه یه غریبه که دختر اسفندیه و به این قضیه افتخار می کنم

بی خوابی

خوابم نمیبره 

در حقیقت تنظیم خوابم بهم خورده 

نمی دانم چی کار کنم خب ساعت نزدیک ۳ صبح است یکی بیاد بزنه تو مخ من بگه برو بخواب بچه جون 

دارم کتاب خاطرات حوا را می خوانم بامزه است   

حالا اگه امتحانات بود عین مرغ ساعت ۹ می خوابیدم حالا ببین جغد شدم 


 

منزل هم که تشریف ندارند رفتند سفر!حداقل اگه بود الان یک ساعت پیش خوابیده بودم دلم تنگید برایش

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد