یادته اولین بار که کنار هم قرار گرفتیم
سر یک شرط بندی ساده بود
این که ته تغاری تیم کیک تولد داره یا نه
بین تو و ان یکی فری ...
من طرف تو را گرفتم بدون اینکه بدونم حق با کیه
یک جورایی توی دلم آن روزها خانه کرده بودی
همیشه فکر می کردم چی می شد من جای فینیگیلی بودم و تو با منم دوست بودی
آنشب من با تو دوست شدم سر فری
کسی که بعدها قلب هر دو ما را شکاند
درحقیقت قلب تو را شکاند و من با شکسته شدن قلب تو قلبم شکست